ستارهاي بدرخشيد و ماه مجلس شد دل رميده ما را انيس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
به بوي او دل بيمار عاشقان چو صبا فداي عارض نسرين و چشم نرگس شد
به صدر مصطبهام مينشاند اکنون دوست گداي شهر نگه کن که مير مجلس شد
طربسراي محبت کنون شود معمور که طاق ابروي يار منش مهندس شد
لب از ترشح مي پاک کن براي خدا که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابي به عاشقان پيمود که علم بيخبر افتاد و عقل بيحس شد
ز راه ميکده ياران عنان بگردانيد چرا که حافظ از اين راه رفت و مفلس شد
(بخشی از شعر حافظ)
این کلیپ را در آپارات ببینید(13 ثانیه آخر اهمیتی ندارد).
با اینکه مفهوم سلامت اجتماعی در سال های اخیر به طرز گسترده ای در میان جامعه شناسان، پزشکان اجتماعی و متخصصان ارتقاء سلامت مطرح شده است، اما بر خی اوقات، در مباحث و مقالات مطرح شده در این زمینه، فضای مفهومی “سلامت اجتماعی” با “عوامل اجتماعی سلامت” از هم تفکیک نشده است. در این نوشتار کوتاه به این موضوع پرداخته می شود.
طرح موضوع عوامل اجتماعی سلامت(SDH) به سال های دورتری بر می گردد. به عبارت دیگر این مفهوم نسبت به مفهوم سلامت اجتماعی(SH) جا افتاده تر است و منابع علمی متعددی در رابطه با آن وجود دارد. برای اینکه موضوع بحث ساده تر شود فرض می کنیم فقط دو نوع از سلامت و بیماری وجود دارد. 1) سلامت و بیماری جسمی 2) سلامت و بیماری روانی. در این حالت اگر صحبت از عوامل اجتماعی سلامت بشود، به معنی: الف) عوامل اجتماعی موثر بر سلامت و بیماری جسمی و ب) عوامل اجتماعی موثر بر سلامت و بیماری روانی است. چند مورد از عوامل اجتماعی قابل ذکر عبارتند از: پایگاه اقتصادی، تحصیلات، سبک زندگی و رسانه ها. اگر بخواهیم در حوزه عوامل اجتماعی سلامت پژوهشی انجام دهیم، ممکن است بپرسیم چه رابطه ای بین پایگاه اقتصادی افراد و سلامت و بیماری جسمی آنها وجود دارد؟ به عبارتی روشن تر اقشار کم درآمد، متوسط و پردرآمد بیشتر به چه نوع بیماری های جسمی مبتلا می شوند؟ به زبان روش شناختی، در عوامل اجتماعی سلامت، متغیر های وابسته جسمی و یا روانی هستند و عوامل اجتماعی در نقش متغیر های مستقل موثر بر آنها ظاهر می شوند. متخصصانی که این سوالات را مطرح می کنند، جامعه شناسان، پزشکان اجتماعی و روان شناسان هستند. در اینجا مفهوم عوامل اجتماعی سلامت تا حدودی مشخص می شود. اما سلامت اجتماعی به چه معناست؟
همانطور که قبلا” اشاره شده است، سلامت اجتماعی به کیفیت روابط افراد و سازمان ها با یکدیگر و مطلوبیت شاخص های کلان اجتماعی مربوط است. بنابر این، در اینجا صحبت از عوامل نیست. بلکه حوزه ای جدید در سلامت و بیماری مطرح شده است که در محدوده بررسی های سلامت جسمی و روانی قرار نمی گیرد؛ یک فرد منزوی بدون تردید دچار بیماری اجتماعی است و در نگاهی دیگر، سلامت اجتماعی او به شدت کاهش یافته است. اگر در یک سازمانی رشوه گیری شایع باشد، آن سازمان سلامت اجتماعی و به عبارت دیگر سلامت سازمانی پایینی دارد. جامعه ای که در آن فقر بالا باشد، سلامت اجتماعی پایین می آید. آیا سلامت اجتماعی می تواند تحت تاثیر عوامل اجتماعی، روانی و جسمی قرار داشته باشد؟ جواب مثبت است. مثلا” ممکن است یک فرد به خاطر داشت بیماری روانی شیزوفرنی منزوی شده باشد، یعنی سلامت اجتماعی اش به شدت کاهش یافته باشد و یا به علت یک بیماری جسمی مزمن مثل جزام، دچار انزوای اجتماعی شده باشد. با اینکه سلامت اجتماعی خودش نیز متغیر ی اجتماعی است، اما می تواند تحت تاثیر سایر عوامل اجتماعی نیز قرار گیرد. مثلا” رسانه ها بر سلامت اجتماعی افراد تاثیر می گذارند؛ فیسبوک و رسانه های اجتماعی دیگر بر روابط واقعی کاربران بی تاثیر نیستند.
با روش شدن فضای مفهومی “عوامل اجتماعی موثر بر سلامت و بیماری” و “سلامت اجتماعی” می توان تفاوت این دو را به خوبی تشخیص داد؛ در نگاه کمی، سلامت اجتماعی متغیر وابسته است در حالی که عوامل اجتماعی به معنی مجموعه ای از متغیر های مستقل است. از طرف دیگر، سلامت اجتماعی حوزه ی نسبتا” جدیدی در پژوهش های سلامت است اما عوامل اجتماعی موثر بر سلامت نسبتا” شناخته شده است و سابقه پژوهشی غنی تر دارد؛ سلامت اجتماعی بیشتر در تخصص جامعه شناسان است اما آنگاه که از عوامل اجتماعی موثر بر سلامت سخن به میان می آید، علاوه بر جامعه شناسان، پزشکان اجتماعی نیز صاحب نظر اند.
آب زنید راه را، هین که نگار می رسد مژده دهید باغ را، بوی بهار میرسد
راه دهید یار را، آن مه ده چهار را کز رخ نوربخش او، نور نثار میرسد
چاک شدست آسمان، غلغلهایست در جهان عنبر و مشک میدمد، سنجق یار میرسد
رونق باغ میرسد، چشم و چراغ میرسد غم به کناره میرود، مه به کنار میرسد
تیر روانه میرود، سوی نشانه میرود ما چه نشستهایم پس، شه ز شکار میرسد
باغ سلام میکند، سرو قیام میکند سبزه پیاده میرود، غنچه سوار میرسد
شعر از مولانا
از اینجا دانلود کنید.
عنوان تحقیق، نام استاد راهنما، نام پژوهشگر و سال و ماه انجام تحقیق
صفحه بسم الله الرحمن الرحیم
صفحه تشکر
صفحه تقدیم
چکیده
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
فصل دوم: مبانی نظری
تعریف مفاهیم و مبانی نظری
پیشینه تحقیق
چارچوب نظری(مدل نظری یا خلاصه نظریه مورد استفاده)
سوالات پژوهشی یا فرضیه ها
فصل سوم: روش تحقیق
جمعیت آماری و نمونه
حجم نمونه و روش نمونه گیری
روش گرد آوری داده ها
ابزار تحقیق
اعتبار و پایایی ابزار تحقیق
روش تحلیل داده ها
تعریف عملیاتی متغیر ها
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
توصیف داده ها
تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها
فصل پنجم: نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات
نتیجه گیری
ارائه پیشنهادات
منابع فارسی و انگلیسی( به ترتیب حروف الفبا)
دوره دکتری بالاترین سطح آموزش رسمی در هر رشته ایست که قبولی یا گرفتن پذیرش در آن نیاز به انگیزه بالا، مطالعه عمیق و سوابق پژوهشی دارد. در این نوشتار کوتاه به برخی از مهمترین رموز موفقیت در قبولی و ادامه تحصیل در مقطع دکتری اشاره می شود.
1ـ هدف و انگیزه: داشتن هدف و انگیزه برای موفقیت در دوره دکتری، نقشی حیاتی دارد. می توانیم آن را منبع انرژی برای فعالیت های علمی پیش از دوره دکتری، طول دوره و پس از اتمام آن بدانیم؛ داوطلب الف به این دلیل داوطلب دوره دکتری شده است که از دیگران عقب نماند. داوطلب ب از مقطع دبیرستان برای خودش برنامه ادامه تحصیل دارد و می خواهد در رشته اقتصاد متخصص تراز اول بشود. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
2ـ برنامه ریزی: تحصیل در دوره دکتری مستلزم تلاش منظم و برنامه ریزی شده است. بنا بر این ورود به این دوره هم نیاز مند برنامه ریزی است؛ داوطلب الف هر سال یک ماه مانده به آزمون دکتری به دنبال منابع آزمون است. داوطلب ب یک سال قبل از آزمون منابع مهم را شناسایی کرده، دروس مهم را قبل از شروع ثبت نام آزمون مطالعه نموده و برای تقویت سوابق علمی خودش، یکی دو مقاله جدید هم نوشته است. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
3ـ کیفیت آموزش های قبلی: دروس آزمون دوره دکتری معمولا” مهمترین دروس هر رشته اند. بنا بر این اگر در دوره های قبلی این دروس را به خوبی فراگرفته باشیم در زمان کمتری آماده آزمون دکتری خواهیم شد؛ داوطلب الف دروه های قبلی را با نمرات 10 و شب امتحانی گذرانده است. داوطلب ب درس های دوره های قبلی را در طول ترم مطالعه کرده و نمرات بالایی گرفته است. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
4ـ سوابق پژوهشی: دوره دکتری دوره ای است که پژوهش در آن حائز اهمیت زیادی است. بنابر این تمام دانشگاهها برای کسب اطمینان نسبی از توانمندی های اولیه داوطلبان دوره دکتری، تعداد مقالات، کتاب ها، طرح های پژوهشی و سوابق تدریس آنها را بررسی و ارزیابی می کنند؛ داوطلب الف نه مقاله ای دارد، نه کتابی و نه پژوهشی. داوطلب ب دو مقاله علمی ـ پژوهشی دارد و در انجام یک طرح پژوهشی نیز همکاری داشته است. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
5 ـ مصاحبه: آمادگی قبلی و چگونگی حضور داوطلب در مصاحبه آزمون دکتری نیز مهم است. هدف از مصاحبه با داوطلبان دوره دکتری، تشخیص هدفمندی داوطلب و آشنایی با علایق و برنامه پژوهشی او برای مقطع جدید است. بنا بر این پرسش هایی در رابطه با موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد و موضوع مورد علاقه برای رساله دکتری از ایشان پرسیده می شود. آشنایی با سوابق پژوهشی نیز برای تطبیق زمینه های تخصصی داوطلب با اساتید دوره انجام می شود. گرچه نحوه سخن گفتن، پوشش و ویژگی های مشاهده پذیر دیگر، جزء ملاک های اصلی برای قبولی در مصاحبه نیست اما به هر حال در نحوه ارزیابی مصاحبه کنندگان از مصاحبه شوندگان بی تاثیر هم نیست؛ داوطلب الف پیشاپیش زمینه های تخصصی اساتید مصاحبه کنده را می داند، خلاصه سوابق خود را در چند نسخه تکثیر کرده و پس از معرفی خود به هر یک مصاحبه شوندگان ارائه می کند. داوطلب ب زمینه های تخصصی اساتید مصاحبه کننده را نمی داند و خلاصه سوابق اش را هم تنظیم نکرده است. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
بنا بر این داوطلبی در ورود به دوره دکتری و ادامه تحصیل در آن موفق است که دارای هدف، اهل برنامه ریزی، اهل مطالعه و پژوهش و ارتباط گر خوبی باشد.
منابع فارسی
پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی
پایگاه مجلات علمی ایران(مگیران)
مقالات همایش های کشور(سیویلیکا)
منابع انگلیسی
کتاب های الکترونیک تمام متن
http://lib.freescienceengineering.org
مقالات و مجلات رایگان
پایان نامه ها
http://www.dart-europe.eu/basic-search.php
http://pqdtopen.proquest.com/search.html
http://repository.tamu.edu/handle/1969.1/2
سایت های مربوط به موسسه اطلاعات علمی(ISI)
سایت های تشخیص دهنده تقلب علمی و همپوشانی محتوا ی مقالات
سبک های ارجاع و نگارش استاندارد
نرم افزار های مدیریت اطلاعات علمی
فهرست مجلات
فهرست مجلات عضو ISI تا ژانویه 2013
فهرست مجلات علمی پژوهشی ایرانی به تفکیک عضویت در , Scopus ,ISC, ISI
سایت های نمایه سازی مجلات ایران
فهرست مهم ترین بانک های اطلاعاتی مقالات انگلیسی برای تمام رشته ها
مهمترین بانک های اطلاعاتی برای رشته های علوم تربیتی(آموزش)
ERIC
Education Research Complete
PsycINFO
مقاله نویسی
پیدا کردن مجلات مناسب برای چاپ مقاله
دو روز پیش از طریق اینترنت مطلع شدم که بیست و سوم آذر، نکوداشت استاد کاظم متعمد نژاد در دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار خواهد شد. از دو جهت بسیار خوشحال شدم: اول اینکه گفتم حتما” حال استاد خوب شده و خواهم توانست پس از مدتی نسبتا” طولانی ایشان را در سلامت کامل ببینم و با ایشان دیداری تازه کنم و دوم اینکه شک نداشتم مراسم نکوداشت استاد، همچون سال 1383 باشکوه و به یاد ماندنی خواهد بود. اما امشب با نهایت تاسف مطلع شدم که استاد پرکشیده است به سوی ابدیت. از دست رفتن این استاد فرزانه اندوه بزرگی است برای ما دانشجویان. زیرا این روزها پیدا کردن “استاد” به معنی واقعی آن بسیار سخت است. من این سطور را در پاسداشت استادی می نویسم که نه فقط در زمینه دانش ارتباطات بلکه در زمینه اخلاق هم بی نظیر بود؛ استادی بر فراز قله های دانش، استادی امیدآفرین و استادی در نهایت اخلاق.
گفت استاد مبر درس از ياد ياد باد آنچه به من گفت استاد
ياد باد آن كه مرا ياد آموخت آدمي نان خورد از دولت يـــاد
هيچ يادم نرود اين معنــــي كه مرا مادر من نـــــادان زاد
پدرم نيز چو استــــــادم ديد گشت از تربيــــــــــت من آزاد
پس مرا منت از استـــاد بود كه به تعليـــــــم من اِستاد استاد
هر چه مي دانست آموخت مرا غــــير يك اصل كه ناگفته نهاد
قدر استـــــــــــــــاد نكو دانستن حيف استــــــــاد به من ياد نداد
گر بمردست ،روانــــش پر نور ور بود زنده ، خدايش يار باد !
روانش پر نور!
برای مشاهده در ابعاد بزرگتر، روی تصویر کلیک راست نموده و اولین گزینه را انتخاب کنید.
اگر موفقیت را رسیدن به اهداف مهم زندگی در محدوده زمانی تعریف شده بدانیم، در این صورت می توان آن را به داشتن چهار نوع از ارتباط موثر نسبت داد: ارتباط با خدا، ارتباط با خود، ارتباط با انسان های دیگر و ارتباط با طبیعت. ارتباط با خدا دریافت پیام اوست از طریق مطالعه کلام ایشان در کتب آسمانی و ارسال پیام بندگی از طریق دعا و نیایش است. بازخورد آن احساس آرامش و امیدی است که به آینده پیدا می کنیم. ارتباط با خود نقد مداوم خویشتن و باز اندیشی در رفتار های روزمره است که فرصت خود شناسی و توانمند سازی را برایمان فراهم می کند. بازخورد این نوع از ارتباط موثر، به شکل اعتماد به نفس و مدیریت بر خویشتن بروز می نماید. ارتباط با دیگران به کمیت و کیفیت روابط اجتماعی ما با دیگران بر می گردد و بازخورد آن اعتماد اجتماعی و منزلتی است که ما پیش دیگران داریم. ارتباط با طبیعت، شناخت نظم و زیبایی های هستی و بویژه موجودات زنده و به ظاهر غیر زنده در کره زمین است. بازخود این ارتباط در ستایش خالق طبیعت و حفظ محیط زیست نمود پیدا می کند. حال این ارتباطات چگونه به موفقیت ما کمک می کند؟ پاسخ واضح است: آنکس که خداباور، خود شناس، مردم دار و طبیعت دوست است همه ی چیز های لازم برای موفقیت را دارد. بنابر این، نداشتن هر یک از این چهار نوع از ارتباط موثر، به معنی ضعفی است که می تواند مانع رسیدن ما به موفقیت کامل شود.
فراغت، مصرف و جامعه گفتارهایی انتقادی
دکتر محمد سعید ذکائی
عرصه نظریهپردازی اجتماعی در دو دهه اخیر توجه زیادی را به مقوله فراغت و مصرف به عنوان مؤلفههای اصلی تأثیرگذار بر هویتیابی در جامعه مدرن معطوف ساخته و گاه سبک زندگی برآمده از فراغت و مصرف را جایگزینی جدی برای شاخصهای سنتیشکاف اجتماعی مانند طبقه، جنسیت و موارد مشابه میشناسد. آنچه با زمان آزاد خود انجام میدهیم، احساس و تجربهای که در آن مییابیم و به قول وبر آنچه با پول خود انجام میدهیم، به درجات زیادی تعیینکننده آنچه و آنکه هستیم و یا دوست داریم باشیم، است. روشن است که این توجه، لااقل به لحاظ نظری، پیشینه طولانیتری در متون نظری جامعهشناختی و یا مطالعات فرهنگی دارد که رد آن را دست کم به اواخر قرن نوزدهم و اثر کلاسیک وبلن میتوان مرتبط دانست. با این حال تنها در چند دهه اخیر است که مصرف، فراغت و فراغت مصرفی به پدیدهای ویژه با آثار و کارکردهای ویژه خود تبدیل شده است. مطالعات فراغت و مصرف هم اینک به حوزه مطالعاتی تثبیت شدهای تبدیل شده است که مطالعات موردی تجربی، نظریهپردازی و کاربردهای آن با استفاده از ابزارهای مفهومی و روش شناختی طیف متنوعی از رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد. جامعهشناسی، علوم رفتاری، روانشناسی اجتماعی، انسانشناسی، ارتباطات، تاریخ و اقتصاد سیاسی را میتوان از جمله سنتهای مطالعاتی تأثیرگذار در مطالعه فرهنگی مادی (مصرفی) و فراغتی جامعه مدرن بر شمرد که دستاوردهای زیادی را در انباشت این عرصه پویا و جهانی مطالعاتی به همراه آوردهاند.
مشخصات کتاب:
چرا دانش آموختگان مقاطع محتلف تحصیلی بیکار می مانند؟ چرا مهارت های اجتماعی دانشجویان پایین است؟ چرا یک دانش آموخته دانشگاه نمی تواند خوب سخنرانی کند؟ اینها پرسش هایی هستند که شاید تا به حال برای شما هم مطرح شده باشند. در این نوشتار کوتاه برخی از پاسخ های کوتاه به این پرسش ها مرور می شوند.
دانشگاه یک مرکز علمی است که از چند دانشکده، پژوهشکده و گروه تخصصی تشکیل می شود. در هر گروه تخصصی دست کم دو متخصص در یک رشته علمی مشغول به آموزش و پژوهش اند. کارکرد اصلی دانشگاه نیز تولید دانش و آموزش دانش تخصصی به دانشجویان است. از این رو فرض بر این است که هر دانشجویی که دانش آموخته می شود، دست کم دانش تخصصی یک رشته علمی را تا حد قابل قبولی درونی ساخته باشد. اما آیا کسب دانش برای داشتن یک زندگی موفق کافی است؟ پاسخ بسیار واضح است. دانش برای زندگی لازم است اما کافی نیست. مثلا” دانشجویی که کارآفرینی خوانده است تا وقتی که کسب و کاری را تجربه نکند، نمی تواند یک کارآفرین باشد. زیرا کارآفرینی مستلزم پذیرش ریسک و درگیر شدن در فرایند های اقتصادی است و دانشگاه تجربه ریسک و مشارکت در فرایند های اقتصادی را به دانشجو منتقل نمی کند. بنا بر این دانشگاه برای توانمند ساختن افراد در بعد خاصی از دانش طراحی شده است و حتی تمام دانشی را که برای زندگی روزمره لازم است، به ما نمی آموزد. سوالی که در اینجا پیش می آید این است که زندگی روزمره به چه چیزی دیگری نیاز دارد که ما باید آن را خودمان یاد بگیریم؟ پاسخ این پرسش را می توان به طور خلاصه “مهارت های زندگی ” نامید.
کارآفرینی، مهارت های ارتباطی، مدیریت زمان، مدیریت مصرف و سبک زندگی، رانندگی و مهارت های کار با اینترنت و کامپیوتر از جمله موضوعاتی است که دانشگاهها برای آموزش آن برنامه ای ندارند. البته ممکن است ما در رشته تخصصی خودمان یک یا چند مورد از این مهارت ها را آموخته باشیم اما در این بحث روی سخن با عموم دانشجویان و دانش دانش آموختگان است. بنا بر این، هر دانشجویی باید خودش برای آموختن مهارت های زندگی برنامه داشته باشد و آنها در کنار تحصیل بیاموزد تا با شناخت بهتر از جامعه، دانش، نگرش و مهارت های لازم برای داشتن یک شغل و زندگی موفق را در زمان دانش آموختگی داشته باشد.
کتاب صوتی یک سنت بسیار نیکو در نشر کتاب و کتابخوانی است که تا چند سال اخیر، جای آن در کشورمان بسیار خالی بوده است. خوشبختانه در حال حاضر مورد توجه واقع شده و به تدریج جایگاه خود را در بین اقشار مختلف پیدا می کند. بر همین اساس، سال گذشته نیز رادیو کتاب راه اندازی شد تا پاسخگوی بخشی از نیازهای جامعه به مطالعه و کتابخوانی باشد. علاوه بر این، برخی از سایت ها نیز کتاب های صوتی متعددی را به صورت رایگان در اختیار متقاضیان قرار داده اند. اما شاید برای شما هم این سوال پیش بیاید که چرا کتاب صوتی؟ مگر خواندن کتاب چه مشکلی دارد؟ برای پاسخ به این سوال به معایب و مزایای کتاب صوتی و کناب در جدول ذیل توجه نمایید:
کتاب صوتی |
کتاب چاپی |
ـ |
تقویت مهارت خواندن و تفکر |
تقویت مهارت شنیدن و صحبت کردن |
ـ |
نیازمند ابزار الکترونیکی برای پخش |
بی نیاز از ابزار الکترونیکی |
صرفه جویی در وقت بر اساس موقعیت های استفاده |
صرفه جویی در وقت با افزایش سرعت خواندن |
قابل استفاده در موقعیت های مختلف |
قابل استفاده در موقعیت های محدود |
قابل استفاده برای افراد با سواد و بی سواد |
قابل استفاده برای افراد با سواد |
فاقد بعد زیبایی شناختی ظاهری |
دارای بعد زیبایی شناختی ظاهری |
با توجه به جدول فوق می توان به نتایج ذیل دست یافت:
ـ استفاده از کتاب صوتی در کنار کتاب چاپی از نظر یادگیری و مدیریت زمان بسیار مطلوب است.
ـ کتاب صوتی برای سنین پایین تر و به ویژه کودکان مناسب نیست. زیرا مهارت خواندن و به دنبال آن تفکر را تضعیف می کند.
ـ استفاده از کتاب صوتی برای افزایش دانش و آگاهی افراد بی سواد و ریشه کنی بی سوادی بسیار مفید است، گرچه کافی نیست.
ـ گسترش استفاده از کتاب صوتی در تقویت فرهنگ عمومی و ایجاد فرصت های برابر آموزشی در جامعه بسیار موثر است.
در ذیل لینک برخی از سایت های ارائه دهنده کتاب صوتی آمده است:
برای مشاهده در اندازه بزرگتر، روی تصویر کلیک راست نموده، View Image را انتخاب کنید.
چکیده
روش شناسی علوم اجتماعی چالش های بنیادینی را پشت سر نهاده است؛ ابتدا پارادایم اثبات گرایی و رویکرد های کمی در شناخت پدیده های اجتماعی را تجربه نموده و پس از مدتی این رویکرد را برای بررسی تمام ابعاد یک پدیده اجتماعی مناسب ندانسته است. بنابر این، با الهام از تفسیر گرایی به روش های کیفی روی آورده و توجه خود را از لایه های بیرونی واقعیت اجتماعی به لایه های درونی تر معطوف نموده است. همزمان با تقویت رویکرد های کیفی در روش شناسی، شکافی نسبتا« عمیق میان دیدگاه های روش شناسان کمی و کیفی پدید آمده است. این تفاوت در دیدگاه ها، ابتدا به شکل تقابل و سپس به شکل تعامل بروز نموده و منجر به پدید آمدن موج سوم روش شناختی شده است. این موج، تلفیق گرایی روش شناختی و مبتنی بر پارادایم عمل گرایی است. روش شناسان تلفیق گرا بر آنند تا بدون تاکید بر روشی خاص و با ترکیب روش های کمی و کیفی به شناخت عمیق تری از پدیده ها دست یابند. با این حال، ما در پژوهش های درون رشته ای و میان رشته ای علوم اجتماعی در ایران شاهد غلبه رویکرد های کمی و بروز مساله ی پس افتادگی روش شناختی هستیم. این مقاله با روش اسنادی، مبانی نظری روش شناسی تلفیقی را به عنوان راه حل کارآمدی برای رفع این پس افتادگی مطرح می نماید.
کلیدواژگان:
روش شناسی تلفیقی، اثبات گرایی، روش کمی، تفسیر گرایی، روش کیفی، عمل گرایی، روش تلفیقی، سه گانه سازی
مشخصات مقاله:
حسنی، محمد حسین(1390).درآمدی به روش شناسی تلفیقی در پژوهش های میان رشته ای علوم اجتماعی. فصلنامه مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی ، سال دوم، شماره 4 (پیاپی 8)
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که از خودتان بپرسید انسان های موفق چگونه برنامه ریزی می کنند و اصولا”موفقیت اجتماعی، چگونه به دست می آید؟ در این نوشتار کوتاه به اصولی اشاره می شود که در صورت به کار گرفتن آنها، حتما” زندگی بهتری را تجربه خواهیم کرد. همین که زندگی بهتری داشته باشیم، به این معنی است که در بزرگراه موفقیت حرکت می کنیم. سرعت حرکت نیز به توانایی های خودمان و شرایط جامعه ای که در آن زندگی می کنیم و به شرایط جوامع دیگری که جامعه ما با آنها در حال تعامل است، بستگی دارد. اصول و راهکارهایی که در ذیل می آید، حاصل تجربه شخصی، و مطالعه منابعی از سه رشته جامعه شناسی، روان شناسی و مدیریت است.
موفقیت اجتماعی به سه چیز نیاز دارد:
الف: برنامه ریزی
ب: اجرا
ج: بازنگری مداوم در برنامه و روش های اجرای آن.
الف یک: داشتن یک زندگی موفق بدون برنامه ریزی ممکن نیست. دلیل کاملا” واضح است؛ اگر ندانیم به کجا می رویم، چه فرقی می کند به کدام سو در حرکت باشیم؟ آنگاه آیا امکان خواهد داشت بفهمیم که موفق شده ایم یا نه؟ پس “داشن هدف” یا به قول مدیریتی ها “هدف گذاری”، اصل اول در برنامه ریزی است. هدف است که مسیر حرکت ما را مشخص می کند، به ما انرژی می دهد و معیاری برای ارزیابی میزان موفقیت مان به دست می دهد.
الف دو: دومین اصل، اولویت بندی اهداف است. ما در زندگی حود مان اهداف متعددی داریم. بنا بر این باید بتوانیم اهداف مهمتر را از سایر اهداف تشخیص دهیم و تحقق آنها را در اولویت قرار دهیم. برای مثال همه ما دو هدف تحصیل و اشتغال را در برنامه خود داریم. اما اینکه کدام را در چه مرحله ای در چه اولویتی قرار دهیم متفاوت است؛ کسی که می خواهد پزشک شود تحصیل را دست کم تا اتمام دوره عمومی دکتری در اولویت اول و اشتغال را در اولویت دوم قرار می دهد. همین فرد ممکن است پس از پایان دوره عمومی، بخواهد تخصص پزشکی خود را پس از چند سال اشتغال به کار بگیرد. در عوض ممکن است یک نفر بخواهد تاجر شود. در این صورت نیازی به تحصیلات دانشگاهی نخواهد داشت و پس از موفق شدن در زمینه تجارت می تواند به ادامه تحصیل هم بپردازد. بنا بر این، برای پزشک شدن تحصیل در دانشگاه و برای تاجر شدن، کسب سرمایه در اولویت قرار دارد.
الف سه: اصل سوم، تعیین اقدمات و فعالیت های لازم برای رسیدن به اهداف اصلی است. برای مثال اگر می خواهیم یک دانشمند بین المللی شویم، لازم است هم با سواد باشیم و هم مهارت های ارتباطی لازم از جمله توانایی صحبت به زبان انگلیسی را کسب کنیم. بنا بر این قسمتی از برنامه ما به صورت ذیل تنظیم می شود:
هدف : دانشمند بین المللی شدن
اقدامات لازم:
1ـ چاپ مقالات در مجلات معتبر بین المللی
2ـ عضویت در انجمن های علمی بین المللی
3ـ تدریس یا تحصیل در دانشگاههای معتبر بین المللی
4ـ پژوهش در مراکز پژوهشی معتبر بین المللی
5ـ شرکت در همایش های معتبر بین المللی
6ـ …
ب یک: اولین اصل اجرایی این است که تحقق برنامه به دانش و مهارت هایی نیاز دارد که باید قبلا” آنها را بیاموزیم. مثلا” مدیریت زمان، یک مهارت بسیار مهم است. ما همیشه وقت کم می آوریم چرا؟ جواب ساده است: نمی توانیم کار ها را اولویت بندی کنیم و اقدامات مهمتر را انجام دهیم.
ب دو: دومین اصل در اجرای برنامه، داشتن زمان بندی و اجرای مرحله به مرحله ی آن است. مثلا” اگز تصمیم گرفته باشیم به زبان انگلیسی یا هر زبان زنده دیگری مسلط شویم، باید برای کسب مهارت های چهار گانه شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن، طبق برنامه زمانی عمل کنیم. مثلا” برای مهارت شنیدن 6 ماه به خودمان فرصت بدهیم، برای نوشتن 4 ماه، برای صحبت کردن 3 ماه و برای خواندن 2 ماه. فایده تعیین مهلت این است که مجبور می شویم اقدامات را منظم انجام دهیم. اجرای برنامه به صورت مرحله به مرحله نیز این حسن را دارد که هم انجام آن راحت تر است و هم موفقیت های مرحله ای، روحیه ی ما را برای کسب موفقیت کامل تقویت می شود.
ج: اصل آخر بازنگری در برنامه ها و شیوه های اجراست. زمانی که برنامه ریزی می کنیم،. بازنگری مداوم در برنامه و روش های اجرای آن. ما زمانی که برنامه های شخصی خودمان را تنظیم می کنیم معمولا” با واقعیت ها فاصله داریم. یعنی اطلاع کاملی از توانمندی های خودمان و شرایط جامعه نداریم. زمانی متوجه این فاصله می شویم که وارد اجرای برنامه شده باشیم. بنا بر این، در اجرای برنامه ممکن است به مشکلاتی برخورد نماییم که بدون رفع آنها به اهداف مان نخواهیم رسید. فرض کنید می خواستیم با استفاده از وام بانکی یک نمایندگی بیمه تاسیس کنیم و کلیه اقدامات لازم را هم پیش بینی و برنامه ریزی کرده بودیم. اما بانک تصمیم گرفت که وام مشاغل خدماتی را حذف کند و به مشاغل تولیدی وام بدهد. در اینجا ما نیاز خواهیم داشت که سرمایه مورد نیاز را یا از منابع دیگری تامین کنیم و یا در برنامه کسب و کار تغییر ایجاد نماییم. مثلا” به جای نمایندگی بیمه، یک تولیدی لباس راه بیندازیم که در این صورت، ضرورت خواهد داشت اقدامات جدیدی را برای رسیدن به این هدف تعریف کنیم.
پایان این نوشتار کوتاه به یک سوال ختم می شود: اگر خواستن توانستن است، چرا همیشه به هر آنچه می خواهیم، نمی رسیم؟
وبسایتها و ابزارهای دنیای مجازی که روزگاری موضوعی جدید و حاشیهای محسوب میشدند هم اکنون به پدیدهای فراگیر تبدیل شدهاند. این ابزارها که تحولات شبکههای ارتباطی در گسترش آنها نقش داشتهاند اینروزها از طریق “اینترنت همراه” هم بهسادگی قابل دسترس هستند. به گروهی از رسانههای آنلاین که در این فضای جدید متولد شدهاند عنوان رسانههای اجتماعی داده شده است.
تغییر مفاهیم تولید و توزیع رسانهای
در سالهای اخیر در فضای مجازی مفاهیم تولید رسانهای و توزیع رسانهای دچار تغییراتی شدهاند که متفاوت با مدل رسانههای سنتی است.
اینروزها دستگاههای کامپیوتر شخصی، دوربینهای دیجیتال، خطوط اینترنت پرسرعت و نرمافزارهای کامپیوتری متنوع با قیمت پایین و فراگیری بالا در دسترس تعداد زیادی از کاربران اینترنتی قرار گرفته است. به این ترتیب هر کاربر اینترنتی بهراحتی و در مدت زمان چند دقیقه میتواند وبلاگ شخصی ایجاد کند و یا در انواع دیگر سایتها عضو شود و محتواهایی که تولید کرده اعم از متن، عکس، صدا و ویدئو را به راحتی منتشر کند. پس تولید رسانهای در فرایندی متفاوت با رسانههای سنتی صورت میپذیرد و کاربران اینترنتی خود تولیدکننده محتوا در عرصه اینترنت محسوب میشوند.
از سوی دیگر دنیای وب برای کاربران اینترنتی در جایگاه مصرفکننده هم دستاوردهای جدیدی را عرضه کرده است. یکی از ابداعات جدیدی که در سالهای اخیر دسترسی به وبلاگها و پادکستها را ساده کرده و نیروی جدید به رسانههای اجتماعی بخشیده، تکنولوژی آر.اس.اس(RSS) است. کاربران اینترنتی به کمک آر.اس.اس میتوانند مشترک وبلاگها و سایر سایتها و صفحات اینترنتی شوند و برای مشاهده محتواهای تولید شده نیازی به سر زدن روزانه به صدها سایت و صفحه اینترنتی نیست. کاربران از طریق افزودن خروجی آر.اس.اس سایتها و صفحات مورد علاقهشان به یک ابزار یا نرمافزار آر.اس.اس خوان )مانند گوگل ریدر) میتوانند بدون نیاز به مراجعه مستقیم، از بهروزرسانی پایگاههای اینترنتی مطلع شوند. بدین ترتیب فرآیند توزیع رسانهای هم صورت جدیدی بهخود گرفته است.
ویژگیهای رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی گروهی از انواع جدید رسانههای آنلاین هستند که همه یا تعدادی از ویژگیهای زیر را دارند:
الف – امکان مشارکت کردن: رسانههای اجتماعی ارسال بازخورد از سوی مخاطب و همکاری و همگامی با رسانه را تسهیل کردهاند و آنرا تشویق میکنند. این رسانهها مرز و خطکشی بین رسانه و مخاطب را از بین بردهاند.
۲- باز بودن: اغلب رسانههای اجتماعی برای مشارکت اعضا و دریافت بازخورد باز هستند. آنها رای دادن، کامنت گذاشتن و بهاشتراکگذاری اطلاعات را تشویق میکنند. بهندرت مانعی برای تولید و دسترسی به محتوا در این رسانهها وجود دارد.
ب ـ ارتباط دو سویه: رسانههای سنتی عمل انتشار را انجام میدادند و محتوا را برای مخاطب ارسال میکردند، ولی در رسانههای اجتماعی فضایی برای گفتگو و محاورهی دوطرف وجود دارد و جریان ارتباطی از حالت یکسویه به دوسویه تغییر پیدا کرده است.
ج ـ شکلگیری جماعتهای آنلاین: رسانههای اجتماعی این امکان را برقرار میکنند که جماعتها و گروهها بهسرعت شکل بگیرند و ارتباط موثری برقرار کنند. این جماعتهای آنلاین میتوانند حول علایق مشترکی مانند عکاسی، یک تیم ورزشی یا یک برنامه تلویزیونی شکل گرفته باشند.
د ـ توانایی برقراری ارتباط: اغلب شبکههای اجتماعی همیشه در حال گسترش اتصالات و ارتباطاتشان هستند و با سایتها، منابع و افراد دیگر پیوند برقرار میکنند.
ممکن است این ویژگیها بهنظرتان آشنا بیایند. اینها در واقع همانهایی هستند که در سالهای گذشته به عنوان ویژگیهای آینده دنیای وب پیشبینی میشدند. در روزگاری نه چندان دور کارشناسان و صاحبنظران، این خصوصیات را به عنوان ایدهآلهایی که به کمک اینترنت محقق خواهند شد، مطرح کرده بودند.
انواع رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی را میتوان در هفت گروه دستهبندی کرد. شبکههای اجتماعی، وبلاگها، ویکیها، پادکستها، فرومها، اجتماعات محتوایی و میکروبلاگها هفت نوع رسانههای اجتماعی محسوب میشوند. علاوه بر اینها برخی سایتهای «دنیای مجازی» از قبیل سکندلایف(Second Life) را هم گونه دیگری از رسانههای اجتماعی میدانند که در سالهای آینده گسترش بیشتری خواهند داشت.
شبکههای اجتماعی(Social Networks) به اعضایشان اجازه ساخت صفحات شخصی و برقراری ارتباط و شبکهسازی با دوستان آنلاین را میدهند. وبلاگها(Blogs) که شناختهشدهترین نوع رسانههای اجتماعی محسوب میشوند، ژورنالهای آنلاینی هستند که با محتواهای جدید کاربران بهروز میشوند. ویکیها(Wikis) سایتهایی هستند که به کاربران اجازه اضافه کردن و ویرایش محتوا را میدهند و محتوای تولید شدهشان حاصل مشارکت اعضاست. پادکستها(Podcasts) فایلهای صوتی و تصویری هستند که با قابلیت مشترک شدن در اینترنت قرار داده شدهاند. فرومها(Forums) که از دوران پیش از تولد مفهوم رسانههای اجتماعی فعالیت میکردند فضایی برای طرح بحث و گفتگو در موضوعات مختلف محسوب میشوند. اجتماعات محتوایی(Content Communities) امکان مدیریت و به اشتراکگذاری نوع خاصی از محتوا از قبیل عکس، فایلهای ویدئویی، متن یا لینک را فراهم میکنند. میکروبلاگها(Microblogging) که تلفیقی از شبکههای اجتماعی و وبلاگهای کوچک هستند با محتواهای کوتاه کاربران بهروز میشوند.
در ادامه در مورد هر کدام از انواع این رسانههای اجتماعی توضیحی ارائه خواهد شد.
شبکههای اجتماعی
کاربران اینترنتی از طریق عضویت در شبکههای اجتماعی میتوانند پروفایلها و صفحات شخصی برای خودشان بسازند. شبکههای اجتماعی از زنجیره به هم پیوستهای از پروفایلها تشکیل شدهاند و اعضا میتوانند در این محیط با دوستانشان در ارتباط باشند. کاربران میتوانند دوستان و آشنایان قدیمیشان را در شبکههای اجتماعی بیابیند، دوستان جدیدی پیدا کنند و همچنین دوستان خارج از این فضا را به برای پیوستن به شبکههای اجتماعی دعوت کنند.
مایاسپیس (MySpace) از جمله معروفترین و محبوبترین شبکههای اجتماعی در دنیاست. عضویت در این سایت امکانات گستردهای را در اختیار کاربران قرار میدهد. بهعنوان نمونه سرویس موسیقی مایاسپیس از جمله بخشهای پرطرفدار این شبکه اجتماعی محسوب میشود که تعداد زیادی موسیقیدان و گروه موسیقی در آن عضو هستند و کاربران گسترده سایت از آن استفاده میکنند.
شبکه اجتماعی فیسبوک(Facebook) که در ابتدا بهمنظور استفاده در محیطهای دانشگاهی طراحی شده بود و پس از مدتی برای استفاده همه کاربران عمومی شد، دیگر شبکه اجتماعی محبوب دنیای وب است. بخشی از موفقیت فیسبوک بهخاطر امکانی است که در اختیار کاربران آن قرار دارد و میتوانند در استفاده و توسعه اپلیکیشنهای سایت مشارکت داشته باشند.
لینکدین (LinkedIn) دیگر شبکه اجتماعی مطرح دنیای مجازی است. این شبکه اجتماعی به کاربرانش در مدیریت و برقراری ارتباطات آنلاین حرفهای و تجاری کمک میکند. ببو(Bebo) هم از دیگر شبکههای اجتماعی محبوب فضای مجازی است که در بین نوجوانان طرفداران بیشتری دارد و بیشتر محبوب دانشآموزان و دانشجویان است. فیسبوک(www.facebook.com) از محبوبترین شبکههای اجتماعی به حساب میآید.
وبلاگها
بهزبان ساده وبلاگ فضای آنلاینی است که در آن مطالب بهترتیب جدیدترین پستها منتشر میشوند. چند ویژگی وبلاگها را از دیگر انواع وبسایتها متفاوت و متمایز میکند. نخست لحن نوشتاری وبلاگهاست. مطالب وبلاگها اغلب با لحن شخصی و گاه محاورهای نوشته میشوند و به نویسنده یا گروهی از نویسندگان تعلق دارند. ویژگی دیگر وبلاگها امکانات تعاملی آنهاست.
در وبلاگ امکان دریافت نظرات برای هر نوشته(Comments) وجود دارد. امکان ارسال و دریافت دنبالک(Trackbacks) روی هر مطلب وبلاگ از دیگر قابلیتهای وبلاگهاست که به کمک آن میتوان بحثی را پیگیری و دنبال کرد. همچنین امکان مشترک شدن در وبلاگها از طریق دریافت مطالب بهوسیله ایمیل و یا دنبال کردن مطالب در خبرخوانها بهوسیله آر.اس.اس هم وجود دارد.
راهاندازی وبلاگها بهوسیله سرویسهای ارائه خدمات وبلاگنویسی به سادگی و رایگان میسر است. سرویسهای بلاگر(Blogger) و وردپرس(WordPress) از جمله مشهورترین سرویسهای رایگان وبلاگنویسی محسوب میشوند. وبلاگها گونههای متفاوتی دارند که وبلاگهای شخصی، وبلاگهای سیاسی، وبلاگهای تجاری، وبلاگهای نزدیک شده به ساختار رسانههای حرفهای و وبلاگهای رسانههای جریان اصلی، برخی از انواع آنها هستند.
با کمک وردپرس((www.wordpress.com که یک سرویسدهنده وبلاگ است میتوان بهراحتی و رایگان وبلاگ راهاندازی کرد.
ویکیها
ویکیها وبسایتهایی هستند که اجاره میدهند مخاطبان و کاربران عادی اینترنت محتوای آنها را تولید و ویرایش کنند. ویکیها برای کارها و پروژههای مشارکتی مناسب هستند. مثلا اگر قرار باشد متنی طولانی را افراد مختلفی از نقاط متفاوتی بهصورت تیمی کامل کنند استفاده از مدل ویکی مناسبترین گزینه است.
ویکیپدیا مشهورترین سایت ویکی در دنیاست. ویکیپدیا دانشنامه آزاد آنلاینی است که سال ۲۰۰۱شروع به فعالیت کرد و در حال حاضر بالغ بر دو و نیم میلیون مقاله فقط به زبان انگلیسی و حدود یک میلیون کاربر دارد.
ویکیپدیا (Wikipedia) را تقریبا اکثر کاربران دنیای مجازی میشناسند، اما ویکیپدیا تنها سایتی نیست که با مدل ویکی فعالیت میکند. بهعنوان مثال ویکیا (Wikia)، ویکیهاو(wikiHow) و ویکینیوز(Wikinews) نمونههای دیگری از سایتهایی هستند که بر اساس الگوی ویکی فعالیت میکنند. ویکیا، اجتماعی از ویکیها با موضوعات مختلف است؛ ویکیهاو، یک راهنمای کاربردی برای چگونه عمل کردن در موضوعات مختلفی از قهوه درست کردن تا طرحهای تجاری است و ویکینیوز، پروژه اخبار ویکیپدیاست. ویکیپدیا(www.wikipedia.org) شناختهشدهترین سایت از نوع ویکیهاست. البته تنها این سایت نیست که چنین ساختاری دارد
.
پادکستها
پادکستها فایلهای صوتی یا تصویری هستند که در اینترنت منتشر میشوند و کاربران میتوانند مشترک آنها شوند. برای فایلهای تصویری گاهی از عنوان وادکست هم استفاده میشود و گاهی نیز پادکستها را هم شامل فایلهای تصویری و هم صوتی میدانند. در اینجا منظور از پادکستها هم فایلهای صوتی و هم تصویری هستند.
این ویژگی و قابلیت مشترک شدن است که پادکستها را بهعنوان یکی از شکلهای قدرتمند رسانههای اجتماعی مطرح کرده است. امکان انتشار فایلهای صوتی و تصویری در اینترنت از ابتدای سالهای گسترش اینترنت وجود داشت، اما ویژگی پادکستها اضافه شدن خروجی آر.اس.اس به آنها و قابلیت مشترک شدن و دنبال کردن بهروزرسانی از طریق همین نوع خروجی است.
پادکستها همانند ضبطکنندههای ویدئویی شخصی(PVRs)، بخشی از تغییر در الگوهای مصرف رسانهای هستند که بهکاربران اجازه میدهند محتوای صوتی و تصویری را هر زمان که مناسب تشخصی میدهند، ببینند و بشنوند.
زمانی که برنامه جدیدی از یک پادکست در وب منتشر میشود، سرویسهای اشترک پادکست و نرمافزارهای دریافت پادکست(podcatchers) بهطور اتوماتیک از طریق آر.اس.اس مطلع میشوند و شروع به دانلود فایل جدید میکنند. پادکستها هم بر روی کامپیوترهای شخصی و هم بر روی دستگاههای همراه ضبط و پخش موسیقی مانند آیپاد، قابل استفاده و شنیده شدن هستند.
علاوه بر پادکستهای شخصی که بهوسیله کاربران عادی اینترنت تولید میشوند و در اینترنت منتشر میشوند، بسیاری از رسانههای جریان اصلی هم بهتولید و انتشار پادکست روی آوردهاند. مثلا برخی شبکههای رادیویی و تلویزیونی برنامههایشان را بهصورت پادکست در اینرنت قرار میدهند. برخی مطبوعات و سایتها هم بخشی از محتوایشان را بهصورت صوتی و در قالب پادکست به مخاطبان عرضه میکنند(سایت پادکستالی(www.podcastalley.com مرجع خوبی برای دستیابی به لیستی از پادکستها و اطلاعات دیگر در مورد این رسانه اجتماعی است
.
فروم ها
فرومهای اینترنتی قدیمیترین نوع از رسانههای اجتماعی آنلاین محسوب میشوند. فرومها معمولا حول موضوع خاصی شکل میگیرند. مثلا موسیقی، تکنولوژی، سینما و تلویزیون، اقتصاد و غیره میتوانند موضوعاتی باشند که مبنای ایجاد یک فروم شوند.
برخی فرومهای عمومی هم حیطه گستردهتری از موضوعات را شامل میشوند. معمولا هر فروم از اتاقهای مختلفی تشکیل شده است. کاربران اینترنتی از طریق عضویت در فرومها میتوانند وارد بخشهای مختلف فروم شوند و موضوعات مطرح شده را مطالعه کنند یا موضوع جدیدی مطرح کنند.
گاهی فرومها به عنوان بخش جانبی یک وبسایت ساخته میشوند و گاهی بهطور مستقل اساس یک وبسایت را تشکیل میدهند. فرومها مکان آنلاین مناسبی برای طرح موضوعات و مسائل جدید، جستجو در مورد مباحث مورد علاقه و به اشتراکگذاری اخبار و مطالب هستند.
فرومها معمولا بهوسیله یک یا چند مدیر اداره میشوند. مدیران فرومها اغلب از طرح مباحث نامناسب و غیرمرتبط جلوگیری میکنند و مطالب اینگونه را حذف میکنند اما کمتر در هدایت مباحث نقش دارند. این تفاوت وبلاگها و فرومهاست. وبلاگها معمولا مالک مشخصی دارند که مباحث مورد نظر را مطرح میکند یا میکنند ولی مباحث فرومها بهوسیله همه اعضا مطرح و پیگیری میشود.
برخی فرومها مانند جزیرههای دنیای آنلاین هستند و به نسبت سایر رسانههای اجتماعی ارتباط کمتری با دیگر وبسایتها دارند. این دروافتادگی از آنجا ناشی میشوند که فرومها نسبت به دیگر انواع رسانههای اجتماعی قدمت بیشتری دارند و زمانی که شروع به فعالیت کردند هنوز حتی اصطلاح رسانههای اجتماعی وضع نشده بود. با این وجود فرومها هنوز کاربران و طرفداران زیادی دارند و محبوبیت انها در دنیای مجازی پابرجاست. موتور جستجوی فرومها به نشانی www.boardtracker.comمطالب دهها هزار فروم را پیگیری میکند و در زمینه فرومها اطلاعات قابل توجهی دارد
.
اجتماعات محتوایی
اجتماعات محتوایی اندکی شبیه به شبکههای اجتماعی هستند؛ کاربر برای استفاده باید ثبتنام کند و پس از ثبتنام دارای صفحه شخصی است و امکان متصل شدن به دوستان را دارد. هر چند این نوع وبسایتها بر اشتراکگذاری نوع خاصی از محتوا متمرکز هستند.
بهعنوان مثال فلیکر(Flickr) در حوزه بهاشتراکگذاری عکس فعالیت میکند و از محبوبترین سایتهای در زمینه تصویر در دنیاست. کاربران میتوانند تصاویرشان را در فلیکر قرار دهند و مشخص کنند که این تصاویر بهصورت عمومی منتشر شود و یا تنها برای شبکه دوستانشان قابل دسترس باشد.
یوتیوب (YouTube) نمونه دیگری از این نوع وبسایتهاست که در حوزه اشتراکگذاری فایلهای ویدئویی فعالیت میکند. روزانه حدود ۱۰۰میلیون ویدئو در یوتیوب دیده میشود. اعضای یوتیوب میتوانند ویدئوهایشان را در سایت آپلود کنند یا کانال شخصیشان را بر اساس ویدئوهای مورد علاقهشان بسازند.
علاوه بر هزاران فیلم کوتاه شخصی که با دوربینهای دیجیتالی آماتور یا وبکمها تصویر برداری شده و بهوسیله اعضای یوتیوب درسایت قرار داده شده است، هزاران کلیپ هم از برنامههای تلویزیونی یا تکههایی از فیلمهایی سینمایی در یوتیوب قرار دارد و این سایت را به مخزن عظیمی از تصاویر ویدئویی تبدیل کرده است. برخی کاربران هم از یوتیوب برای وبلاگهای تصویری استفاده میکنند. یوتیوب بهعنوان شرکتی مستقل شروع به فعالیت کرد ولی موفقیت چشمگیر و روبهرشد آن باعث شد توجه گوگل بدان جلب شود و در سال ۲۰۰۶بهوسیله گوگل خریداری شد.
دیگ (Digg) سایت دیگری از این نوع است که بهمنظور بهاشتراکگذاری اخبار و محتوای متنی تاسیس شده و فعالیت میکند. اعضا به اخبار و مطالبی که بهنظرشان جالب میآید در سایت دیگ، لینک میدهند. سایر کاربران میتوانند به مطالب لینک داده شده رای بدهند تا جایگاه و ارزش هر مطلب در سایت مشخص شود. هر لینک ارسال شدهای که حائز حدنصاب مشخصی از رای سایر کاربران شود به صفحه اول سایت منتقل میشود و در معرض بازدید تعداد بیشتری از کاربران قرار میگیرد. دیگ مدعی است که ماهیانه ۲۰میلیون بازدیدکننده مستقل دارد که آمار مناسبی برای سایتی از این نوع محسوب میشود.
یوتیوب(www.youtube.com) از جمله محبوبترین اجتماعات محتوایی است که در زمینه اشتراکگذاری فایلهای ویدئویی فعالیت میکند.
میکروبلاگها
میکروبلاگها ابزاری هستند که مولفههایی از وبلاگنویسی با پیامهای فوری و شبکههای اجتماعی را ترکیب کردهاند. سایت پیشرو در عرصه میکروبلاگها، توییتر (Twitter) است که بالغ بر یک میلیون کاربر دارد. از جمله دیگر میکروبلاگهای قابل اشاره و مهم در دنیای وب میتوان به پاونس(Pownce) و جایکو(Jaiku) اشاره کرد که هر کدام تفاوتها و شباهتهایی با توییتر دارند.
اعضای توییتر با عضویت در سایت میتوانند مطالب کوتاهشان را منتشر کنند. این مطالب باید حداکثر ۱۴۰کاراکتر باشند و معمولا شامل شرح وضعیت فعلی نویسنده آن هستند. ۹۰درصد مطالبی که در توییتر منتشر میشوند از طریق سایت اصلی توییتر ارسال نمیشوند بلکه کاربران بهجهت سهولت از امکانات و ابزارهای واسطه برای ارسال توییتهایشان استفاده میکنند. پیامکهای موبایل، پیامهای فوری و ابزارها و افزونههایی که در مرورگرها یا در محیط کامپیوتر کاربران قابل نصب هستند از جمله ابزارها برای توییت کردن محسوب میشوند. هر کاربر توییتر داری صفحهای شخصی است که با مراجعه به آن میتوان از جدیدترین مطالبش مطلع شد. همچنین امکان پیگیری توییتهای هر شخص با مشترک شدن در آدرس آر.اس.اس خروجیاش وجود دارد.
کاربردهای توییتر بسیار گسترده و متنوع است. برخی کاربران از آن برای انعکاس رویدادهای زندگی روزمرهشان استفاده میکنند، برخی دیگر برای بهاشتراک گذاشتن افکار و عقایدشان یا برقراری گفتگو استفاده میکنند. همچنین رسانههای جریان اصلی مثل بی.بی.سی و سی.ان.ان هم از توییتر برای انتشار اخبار فوری استفاده میکنند. توییتر کاربرد تبلیغاتی هم دارد و به عنوان مثال باراک اوباما در تبلیغاتش برای انتخابات ریاست جمهوری امریکا از این رسانه اجتماعی استفاده کرد.
توییتر(www.twitter.com) مشهورترین سرویس میکروبلاگ است که با فاصله قابل توجهی از سایر رقبایش جلوتر است.
منبع : نشریه اینترنتی خوارزمی
سلامت اجتماعی مفهوم نسبتا” جدیدی است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. سلامت در تعریف کلی سازمان جهانی بهداشت، به رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی گفته می شود. بنابر این سلامت اجتماعی بعدی از سلامت است که به کیفیت روابط اجتماعی مربوط می شود. با اینکه مفهوم سلامت اجتماعی مورد توجه و استقبال متخصصان سلامت و به ویژه جامعه شناسان قرار گرفته است، اما هنوز نظریه منسجمی در رابطه با آن ارائه نشده است. کییز از جامعه شناسان پیشتاز در زمینه مفهوم سازی و سنجش سلامت اجتماعی در سطح خرد است. او سلامت اجتماعی را عبارت از چگونگی ارزیابی فرد از عملکردش در برابر اجتماع می داند. از نظر کییز فردی برخورداز از سلامت اجتماعی است که اجتماع را به صورت یک مجموعه معنادار، قابل فهم و بالقوه مفید برای رشد و شکوفایی بداند و احساس کند که به جامعه تعلق دارد، از طرف جامعه پذیرفته می شود و در پیشرفت آن سهیم است. بنابر این سلامت اجتماعی از نظر کییز کسب نمره بالا در شاخص های پنجگانه، همبستگی اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی توسط فرد است. این نوع از نگاه به سلامت اجتماعی در سطح خرد قابل بحث و بررسی است. در سطحی بالاتر صحبت از سلامت اجتماعی سازمان و یا به صورت خلاصه “سلامت سازمانی” است. سلامت سازمانی به توانایی سازمان در داشتن عملکردی موثر، سازگاری کافی، تغییرپذیری مناسب و توانایی رشد از درون گفته می شود. بنا بر این، سلامت سازمانی به وجود هدفمندی، ارتباطات موثر، انسجام، قدرت حل مسئله و سازگاری در سازمان اشاره دارد. بالاترین سطح سلامت اجتماعی، سلامت جامعه است. سلامت جامعه به میزان مطلوبیت شاخص های کلان اجتماعی از قبیل نرخ طلاق، میزان نابرابری اقتصادی، میزان جرم، نرخ بیکاری، نرخ باسوادی و امثال آن گفته می شود. با توجه به مباحث فوق مشخص می شود که سلامت اجتماعی در کنار سلامت جسمی و روانی از اهمیت چشمگیری برخوردار است؛ زیرا پایین بودن سلامت جامعه، بدون تردید سلامت جسمی و روانی افراد را نیز تهدید خواهد کرد.
این سخنرانی در سال 1385 در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان ایراد شده است.
جهان وارد عصر اطلاعات شده است. این، تند ترین تحول اقتصادی از زمان انقلاب صنعتی است.ما فرصت انقلاب صنعتی را از دست دادیم و ناچار بودیم برای یک جهش در توسعه خود هزینه گزافی را بپردازیم. اما این بار هزینه عدم شرکت در انقلاب نوین اقتصادی مبتنی بر دانش و دسترسی بی نهایت به اطلاعات برای ما قابل جبران نیست. اگر این بار نیز فرصت را از دست بدهیم ، برای همیشه عقب افتاده و زیر دست خواهیم ماند.تا این جای موضوع برای همه روشن است که “ کسب وکار “ نیاز به دانش و آگاهی دارد. اما برخی، از برکات همین مقدار از دانش، بیشتر از دیگران بهره مند می شوند. و آنهایی که ظرفیت بیشتری برای دانش در نظر می گیرند، بیشتر می توانند از آن بهره مند شوند. این دیدگاه در کسب وکار به “ بهره“ بیشتر و در جنگ به “پیروزی“ منجر می شود.
یک داستان وجود دارد که این واقعیت را به تصویر می کشد؛ در زمان های دور و قبل از ظهور ارتباطات مدرن، دیده ها و شنیده ها، مستقیما تمام اطلاعات یک فرد را تامین می کرد.اما بکار گیری اطلاعات مستلزم داشتن توان پردازش اطلاعات است و این به معنای آن است که بتوان اطلاعات را به درستی نحلیل کرده، سپس آنرا به کار بست.
حدود 200 سال پیش مالک یک مغازه فروشنده اجناس مختلف در یک شهر کوچک در اسکاتلند توانست بهتر از رقبای خود عمل کند. تنها کار ی که وی می کرد این بود که از یک تپه در آخر شهر بالا می رفت و از آنجا آقیانوس آتلانتیک را به سوی شرق تا خط افق مشاهده می کرد. چشم های این مغازه دار می توانست یک نقطه سیاه کوچک در دور دست دریا را به عنوان یک کشتی تشخیص دهد که برای این نقطه دور افتاده اجناسی را وارد می کرد. این مغازه دار هنگامی که کشتی را مشاهده می کرد شتابان به مغازه خود می رفت و اجناسی را که در انبار داشت با قیمتی رقابتی نسبت به همکاران خود می فروخت و لذامی توانست اجناس بهتری را با قیمت پایین تری از کشتی خریداری کند.هنگامی که یک یا دو روز بعد محموله کشتی به شهر می رسید، او تمامی انبار خود را فروخته بود و می توانست جای آن را با اجناس بهتر و ارزان تر پر کند. این در حالی بود که رقبای او همچنان با اجناس قدیمی منتظر خریدار بودند.در ارتباط با این داستان می توان نتیجه گرفت که اطلاعات در مورد زمان تامین جنس به راحتی توسط هر کسی به دست می آمد ولی کاربرد این دانش باید از طریق اندیشیدن به دست می آمد. امروز نیز ما در جهان ارتباطات و اطلاعات زندگی می کنیم. امروزز ما به اطلاعات زیادی دسترسی داریم. در این وضعیت، اولین اقدام باید غربال کردن اطلاعات باشد تا این که تشخیص دهیم کدام اطلاعات برای ما مناسب تر است. و سپس باید به این موضوع اندیشید که این اطلاعات چگونه برای اهدافی که در سر داریم می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
هنگامی که برای اولین بار “ ریز مدارها “ ساخته شدند اولین کاربرد آنها در ساخت ماشین های حساب بود. در واقع در آن زمان این نیاز وجود داشت که از طریق ابزارهای مکانیکی مانند چرتکه، محاسبه های جمع و تفریق سریعتر انجام شود. و سپس ماشین حساب های الکتریکی و الکترونیکی ساخته شدند. و از آن مرحله تا ساخت تلفن همراه یک پرش بزرگ به نظر می رسد اما اساس کار همچنان همان “ ریز مدارها“ هستند و محاسبه جمع و تفریق ارقام یا ارقام دوتایی.در هر مرحله ای و برای مردان هوشمند کسب و کار ، “ فرصت ها“ خودنمایی می کنند. از سیگنال های ساده تلگرافی تا ساخت گوشی های تلفن همراه هزاران شغل ایجاد شد.
اطلاعات اکنون از طریق گوشی های تلفن همراه به راحتی منتقل می شود. ولی یک نفر تلاش می کند که ایده ای به نام “اس ام اس “یا سیستم ارسال پیام های کوتاه را خلق کند. گوشی تلفن همراه هرگز برای این منظور ساخته نشد و هرگز بخشی از خدمات اطلاعاتی پیشین نیز نبود. اما ظرفیت ریز پردازنده ها این امکان را فراهم آورد و ما امروز می دانیم که سیستم پیامهای کوتاه تا چه اندازه فراگیر شده است. هر روزه میلیون ها “اس ام اس“ مبادله می شود که نتیجه آن درآمدهای سرشار برای شرکت های مخابرات است. شغلی که هرگز به تخیل کسی خطور نمی کرد امروز به یک تجارت و منبع درآمد بزرگ مبدل شده است که ما آنرا “دستگاه چاپ اسکناس“ می نامیم.دراین میان نیز فرد دیگری ایده “ نظرسنجی“ را با ایده “اس ام اس“ تلقیق کرد و از تلفیق این دو ایده برنامه ای به نام شو “ بت آمریکایی “ ایجاد شد که در آن از طریق اس ام اس محبوت ترین فرد آمریکایی شناسایی می شود. بدیهی است که ایده اولیه این کار تلاش برای افزایش ارسال پیام های کوتاه و در نتیجه کسب درآمد بیشتر برای شرکتهای مخابرات بوده است. و در این طریق شما می بینید که یک کسب وکار جدید با شاخه های درآمدی متعدد به دست آمده است.در اینترنت نیز توسعه موتورهای جستجو مانند ویندوز ، یاهو، و گوگل، برای شرکت های نرم افزاری ملیاردها دلار درآمد کسب کرده است. ما می توانیم بگوییم که ایده اولیه این موتورهای جستجوی از احساس نیاز برای دسترسی و دسته بندی کلمات در چارچوب یک “فرهنگ لغات“ شروع شد. در واقع موتورهای جستجو چیزی بیشتر از یک فرهنگ لغات پیشرفته نیستند.
امروزه ما می بینیم که کسب وکار های دانش بنیان در نقاط خاص جغرافیایی شکوفا شده اند. یک مرکز “سیلیکون ولی“ در کالیفرنیای آمریکا و دیگری در بنگلور هند است. یکی در یک کشور بسیار پیشرفته قرار دارد در حالی که دیگری در یک کشور در حال توسعه است. و البته مدت ها طول کشید تا این موقعیت های جغرافیایی مورد پذیرش دیگران قرار گرفت. امروزه مراکز بیشتری شکل گرفته اند. حیدرآباد هند نیز به عنوان یک مرکز توسعه صنایع دانش بنیان مطرح شده است. و این نشان می دهد که در حال توسعه بودن یک کشور مانع توسعه ی مشاغل و کسب و کار های دانش بنیان در آن کشور نمی شود.دامنه مشاغل دانش بنیان می تواند به اندازه دامنه کسب و کار باشد.از تولید نرم افزار تا ساخت و تولید سخت افزار و تا کابردهای توان سخت افزارها در همه این مراتب یک طیف بزرگی از مشاغل و کسب وکار ها مشاهده می شود. و سپس طرح خاص “ریز مدارها“ مطرح می شوند که قادر به انجام کارهای خاصی باشند. هر یک از هزاران شغلی که متکی بر این طیف باشد می تواند به عنوان یک کسب و کار دانش بنیان برای پیشبرد اقتصاد یک کشور در حال توسعه انتخاب شود.من فکر نمی کنم که ما همیشه باید نسخه اولیه یا منحصر به فرد چیزی را در اختیار داشته باشیم. بلکه ساده تر است که کاری را که دیگران هم انجام می دهند ما هم انجام دهیم. اما آن چیزی که مهم است شناسایی مزیت های نسبی کشورها است که تشخیص داده شود چه نوع کاری برای کدام کشور مناسب است.
در همان آغازی که عصر ارتباطات و اطلاعات آغاز شد مالزی تصمیم گرفت که وارد عرصه فناوری اطلاعات شود. ما عصر صنعت را از دست دادیم زیرا هنگامی که انقلاب صنعتی شروع شد ما تحت سلطه حکومت استعماری بودیم. ما دیگر نمی خواستیم این انقلاب که متکی بر اطلاعات بود را از دست بدهیم.در آغاز ما واقعا” اطلاعات کمی در مورد این که چه منافعی را می توان از این فناوری های جدید می توان کسب کرد داشتیم. اما ما در زمینه جذب سرمایه به هنگام تغییر ساختار از کشاورزی به صنعتی تجارب خوبی داشتیم. و این تجربه “دارایی“ مهم ما برای ورود به عرصه “ IT“ بود.کسب و کار، همیشه در جستجوی یک محیط و فضای دوستانه است. و ما مصمم بودیم که این فضا را ایجاد کنیم. ما یک کریدور چندر سانه ای (مالتی میدیا) بزرگ را با سیاست های حمایتی و انگیزشی بالا طراحی کردیم که می توانست مشاغل متکی به آی تی را پذیرا شود. در این کریدور که در زمینی به مساحت 15 کیلومتر در 50 کیلومتر طراحی شد کارهایی مانند تحقیق و توسعه تا تولید واقعی سخت افزار را می توانست در خود جای دهد. همه زیرساخت های مورد نیاز بویژه زیرساختهای ارتباطی و دسترسی به اینترنت در این کوریدور جمع آوری شد.دولت نیز آماده دادن کمک بود. در این مرحله ما به دنبال مالیات گرفتن نبودیم زیرا مایل بودیم دراین مرحله فقط در مورد کسب و کار جدید، خودآموزی کنیم. شرکت های داخلی و خارجی دعوت شدند. یک لایحه قانونی نیز تصویب شد که ضمانت می داد که سیاست های اعمال شده دچار تغییرات نا گهانی که به کسب و کار آنها آسیب بزند، نخواهد شد.یک دانشگاه چند رسانه ای نیز طراحی و ساخته شد که نیروهای مورد نیاز صنایع مبتنی بر فناوری اطلاعات را پرورش دهد. از دانشمندان و پژوهشگرانی که در خارج از کشور زندگی می کردند نیز دعوت شد که به کشور بازگردند.به سطح و کیفیت زندگی عادی روزانه در این کریدور نیز توجه خاص شد. یک شورای بین المللی از شرکت های مشهور جهانی نیز طراحی شد که دولت را در ارتباط با جهت و سمت و سوی سیاست ها، و سرمایه گذاران را در ارتباط با نیازهای صنایع راهنمایی کند.
چکیده
مقدمه: سلامت دو، واژه ی جدیدی است که برای توصیف دگرگونی های بنیادین ناشی از ورود وب نسل دوم و یا وب اجتماعی به عرصه ی پزشکی و سلامت مطرح شده، اما ابعاد مفهومی آن چندان روشن نیست. هدف اصلی این پژوهش، شناخت ابعاد مفهومی سلامت دو، معرفی کارکرد های شبکه های اجتماعی سلامت و انواع آنها ست.
روش کار: در این پژوهش برای بررسی ابعاد مفهومی و تعریف سلامت دو، از تحلیل محتوای کیفی و برای بررسی گستره ی کمی سلامت دو و شناسایی شبکه های اجتماعی پربازدید، از موتور جستجوی گوگل استفاده شده است.
آنالیز داده ها: داده های کیفی به دست آمده از 22 منبع منتخب ابتدا به صورت باز و سپس به صورت محوری کدگذاری شده و در آنالیز نهایی، تعریف ترکیبی از سلامت دو و انواع شبکه های اجتماعی سلامت بدست آمده است.
نتیجه گیری: این بررسی نشان داد که در تعاریف مختلف واژه سلامت دو، بر هم آفرینی دانش سلامت در شبکه های اجتماعی و مشارکت فعال بیمار ان و متخصصان سلامت در فرایند پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری ها تاکید شده است. همچنین شبکه های اجتماعی تخصصی و عمومی سلامت، موجب حذف سلسله مراتب بین متخصصان سلامت و بیماران می شود و ضمن کمک به مدیریت سلامت فردی، کارکرد هایی همچون، افزایش نوآوری در سلامت، افزایش سرعت تشخیص و بهبود بیماری، همگانی شدن دانش سلامت و ارتقاء سطح عمومی سلامت در جامعه را ایفا می کند.
مشخصات مقاله:
حسنی، محمد حسین(1390). “سلامت دو: هم آفرینی سلامت در شبکه های اجتماعی اینترنت” مجموعه مقالات. اولین کنگره کاربرد فناوری اطلاعات در سلامت. مازندران، دانشگاه مازندران
موفقیت موضوعی است که روان شناسان بیشتر از سایر متخصصان به آن پرداخته اند. پیام اصلی تمام کتاب های روان شناسی موفقیت این است که “ما می توانیم” و البته حرف شان درست است. با این حال گهگاهی مشاهده می کنیم که افراد توانمند موفق نیستند!چرا؟
پاسخ این پرسش اساسی را در سوالاتی که یک بچه شتر از مادرش پرسیده، بیابید:
ـ شتر کوچکی از مادرش پرسید : مادر ممکنه چندتا سؤال ازتون بپرسم؟
مادر : البته عزیرم، بپرس.
- چرا شترها کوهان دارند ؟
مادر: خب عزیرم ما حیوانات بیابان هستیم، برای ذخیره ی آب به کوهان نیاز داریم ، ما به عنوان موجوداتی که می توانند بدون آب باقی بمونند، شناخته شده ایم.
- چرا ساق پاهای ما بلند و پاهامون گرده ؟
مادر: واضحه عزیزم، ما اون ها رو برای اینکه بتونیم بهتر از هر کسی در بیابان راه برویم لازم داریم.
- چرا مژه های ما بلنده ؟ بعضی وقت ها مزاحم دید ما هستند.
- عزیزم، آن مژه های بلند و ضخیم به محافظت چشم ها از شن های بیابان کمک می کنند.
- فهمیدم ! پس کوهان برای اینه که ما وقتی در بیابان هستیم آب رو ذخیره کنیم، و پاهامون برای اینکه بتونیم در بیایان بهتر راه بریم و این مژه های بلند محافظ چشمامون از شن های بیابان هستند.
یک سؤال دیگه مادر.
-چیه عزیزم ؟
- پس این قفس ها چی هستند ؟ ما توی باغ وحش چه غ ل ط ی می کنیم ؟
موفقیت در کنکور کارشناسی ارشد و دکتری مستلزم علاقه، برنامه ریزی و پشتکار است. در این نوشتار به نکاتی اشاره خواهم کرد که توجه به آنها، احتمال قبولی شما در مقطع کارشناسی ارشد را افزایش خواهد اد.
ـ روش تحقیق کیفی، اووه فلیک ترجمه ی هادی جلیلی
نظریه ها:
1ـ جامعه شناسی شهری، دکتر صدیق سروستانی
2ـ آسیب شناسی اجتماعی، دکتر صدیق سروستانی
24ـ جامعهشناسی/ گیدنز
من بعد از شش ماه از شروع دانشگاه در کالج رید ترک تحصیل کردم ولی تا حدود یک سال و نیم بعد از ترک تحصیل تو دانشگاه می آمدم و می رفتم و خب حالا می خواهم برای شما بگویم که من چرا ترک تحصیل کردم. زندگی و مبارزه ی من قبل از تولدم شروع شد. مادر بیولوژیکی من یک دانشجوی مجرد بود که تصمیم گرفته بود مرا در لیست پرورشگاه قرار بدهد که یک خانواده مرا به سرپرستی قبول کند. او شدیداً اعتقاد داشت که مرا یک خانواده با تحصیلات دانشگاهی باید به فرزندی قبول کند و همه چیز را برای این کار آماده کرده بود.یک وکیل و زنش قبول کرده بودند که مرا بعد از تولدم ازمادرم تحویل بگیرند و همه چیز آماده بود تا اینکه بعد از تولد من این خانواده گفتند که پسر نمی خواهند و دوست دارند که دختر داشته باشند. این جوری شد که پدر و مادر فعلی من نصف شب یک تلفن دریافت کردند که آیا حاضرند مرا به فرزندی قبول کنند یا نه و آنان گفتند که حتماً. مادر بیولوژیکی من بعداً فهمید که مادر من هیچ وقت از دانشگاه فارغ التحصیل نشده و پدر من هیچ وقت دبیرستان را تمام نکرده است. مادر اصلی من حاضر نشد که مدارک مربوط به فرزند خواندگی مرا امضا کند تا اینکه آن ها قول دادند که مرا وقتی که بزرگ شدم حتماً به دانشگاه بفرستند. این جوری شد که هفده سال بعدش من وارد کالج شدم و به خاطر این که در آن موقع اطلاعاتم کم بود دانشگاهی را انتخاب کردم که شهریه ی آن تقریباً معادل دانشگاه استنفورد بود و پس انداز عمر پدر و مادرم را به سرعت برای شهریه ی دانشگاه خرج می کردم بعد از شش ماه متوجه شدم که دانشگاه فایده ی چندانی برایم ندارد. هیچ ایده ای که می خواهم با زندگی چه کار کنم و دانشگاه چه جوری می خواهد به من کمک کند نداشتم و به جای این که پس انداز عمر پدر و مادرم را خرج کنم ترک تحصیل کردم ولی ایمان داشتم که همه چیز درست می شود. اولش یک کمی وحشت داشتم ولی الآن که نگاه می کنم می بینم که یکی از بهترین تصمیم های زندگی من بوده است. لحظه ای که من ترک تحصیل کردم به جای این که کلاس هایی را بروم که به آن ها علاقه ای نداشتم شروع به کارهایی کردم که واقعاً دوستشان داشتم. زندگی در آن دوره خیلی برای من آسان نبود. من اتاقی نداشتم و کف اتاق یکی از دوستانم می خوابیدم. قوطی های خالی پپسی را به خاطر پنج سنت پس می دادم که با آن ها غذا بخرم. بعضی وقت ها هفت مایل پیاده روی می کردم که یک غذای مجانی توی کلیسا بخورم. غذا هایشان را دوست داشتم. من به خاطر حس کنجکاوی و ابهام درونی ام تو راهی افتادم که تبدیل به یک تجربه ی گران بها شد. کالج رید آن موقع یکی از بهترین تعلیم های خطاطی را تو کشور می داد. تمام پوستر های دانشگاه با خط بسیار زیبا خطاطی می شد و چون از برنامه ی عادی من ترک تحصیل کرده بودم، کلاس های خطاطی را برداشتم. سبک آن ها خیلی جالب، زیبا، هنری و تاریخی بود و من خیلی از آن لذت می بردم. امیدی نداشتم که کلاس های خطاطی نقشی در زندگی حرفه ای آینده ی من داشته باشد ولی ده سال بعد از آن کلاس ها موقعی که ما داشتیم اولین کامپیوتر مکینتاش را طراحی می کردیم تمام مهارت های خطاطی من دوباره تو ذهن من برگشت و من آن ها را در طراحی گرافیکی مکینتاش استفاده کردم. مک اولین کامپیوتر با فونت های کامپیوتری هنری و قشنگ بود. اگر من آن کلاس های خطاطی را آن موقع برنداشته بودم مک هیچ وقت فونت های هنری الآن را نداشت. هم چنین چون که ویندوز طراحی مک را کپی کرد، احتمالاً هیچ کامپیوتری این فونت را نداشت. خب می بینید آدم وقتی آینده را نگاه می کند شاید تأثیر اتفاقات مشخص نباشد ولی وقتی گذشته را نگاه می کند متوجه ارتباط این اتفاق ها می شود. این یادتان نرود شما باید به یک چیز ایمان داشته باشید، به شجاعتتان، به سرنوشتتان، زندگی تان یا هر چیز دیگری. این چیزی است که هیچ وقت مرا نا امید نکرده است و خیلی تغییرات در زندگی من ایجاد کرده است. داستان دوم من در مورد دوست داشتن و شکست است.
من خرسند شدم که چیزهایی را که دوستشان داشتم خیلی زود پیدا کردم. من و همکارم هواز شرکت اپل را درگاراژ خانه ی پدر و مادرم وقتی که من فقط بیست سال داشتم شروع کردیم ما خیلی سخت کار کردیم و در مدت ده سال اپل تبدیل شد به یک شرکت دو بیلیون دلاری که حدود چهارهزار نفر کارمند داشت. ما جالب ترین مخلوق خودمان را به بازار عرضه کرده بودیم؛ مکینتاش. یک سال بعد از درآمدن مکینتاش وقتی که من فقط سی ساله بودم هیأت مدیره ی اپل مرا از شرکت اخراج کرد. چه جوری یک نفر می تواند از شرکتی که خودش تأسیس می کند اخراج شود، خیلی ساده. شرکت رشد کرده بود و ما یک نفری را که فکر می کردیم توانایی خوبی برای اداره ی شرکت داشته باشد استخدام کرده بودیم. همه چیز خیلی خوب پیش می رفت تا این که بعد از یکی دو سال در مورد استراتژی آینده ی شرکت من با او اختلاف پیدا کردم و هیأت مدیره از او حمایت کرد و من رسماً اخراج شدم. احساس می کردم که کل دستاورد زندگی ام را از دست داده ام. حدود چند ماهی نمی دانستم که چه کار باید بکنم. من رسماً شکست خورده بودم و دیگر جایم در سیلیکان ولی نبود ولی یک احساسی در وجودم شروع به رشد کرد. احساسی که من خیلی دوستش داشتم و اتفاقات اپل خیلی تغییرش نداده بودند. احساس شروع کردن از نو. شاید من آن موقع متوجه نشدم اخراج از اپل یکی از بهترین اتفاقات زندگی من بود. سنگینی موفقیت با سبکی یک شروع تازه جایگزین شده بود و من کاملاً آزاد بودم. آن دوره از زندگی من پر از خلاقیت بود. در طول پنج سال بعد یک شرکت به اسم نکست تأسیس کردم و یک شرکت دیگر به اسم پیکسار و با یک زن خارق العاده آشنا شدم که بعداً با او ازدواج کردم. پیکسار اولین ابزار انیمیشن کامپیوتر دنیا را به اسم توی استوری به وجود آورد که الآن موفقترین استودیوی تولید انیمیشن در دنیا ست. دریک سیر خارق العاده ی اتفاقات، شرکت اپل نکست را خرید و این باعث شد من دوباره به اپل برگردم و تکنولوژی ابداع شده در نکست انقلابی در اپل ایجاد کرد. من با زنم لورن زندگی بسیار خوبی را شروع کردیم. اگر من از اپل اخراج نمی شدم شاید هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد. این اتفاق مثل داروی تلخی بود که به یک مریض می دهند ولی مریض واقعاً به آن احتیاج دارد. بعضی وقت ها زندگی مثل سنگ توی سر شما می کوبد ولی شما ایمانتان را از دست ندهید. من مطمئن هستم تنها چیزی که باعث شد من در زندگی ام همیشه در حرکت باشم این بود که من کاری را انجام می دادم که واقعاً دوستش داشتم.
داستان سوم من در مورد مرگ است.
من هفده سالم بود یک جایی خواندم که اگر هر روز جوری زندگی کنید که انگار آن روز آخرین روز زندگی تان باشد شاید یک روز این نظر به حقیقت تبدیل بشود. این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی که من توی آینه نگاه می کنم از خودم می پرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم کارهایی را که امروز باید انجام بدهم، انجام می دهم یا نه. هر موقع جواب این سؤال نه باشد من می فهمم تو زندگی ام به یک سری تغییرات احتیاج دارم. به خاطر داشتن این که بالآخره یک روزی من خواهم مرد برای من به یک ابزار مهم تبدیل شده بود که کمک کرد خیلی از تصمیم های زندگی ام را بگیرم چون که تمام توقعات بزرگ از زندگی، تمام غرور، تمام شرمندگی از شکست، در مقابل مرگ رنگی ندارند. حدود یک سال قبل دکترها تشخیص دادند که من سرطان دارم. ساعت هفت و سی دقیقه ی صبح بود که مرا معاینه کردند و یک تومور توی لوزالمعده ی من تشخیص دادند. من حتی نمی دانستم که لوزالمعده چی هست و کجای آدم قرار دارد ولی دکترها گفتند این نوع سرطان غیرقابل درمان است و من بیشتر از سه ماه زنده نمی مانم. دکتر به من توصیه کرد
به خانه بروم و اوضاع را رو به راه کنم. منظورش این بود که برای مردن آماده باشم و مثلاً چیزهایی که در مورد ده سال بعد قرار بود به بچه هایم بگویم در مدت سه ماه به آن ها یادآوری بکنم. این به این معنی بود که برای خداحافظی حاضر باشم. من با آن تشخیص تمام روز دست و پنجه نرم کردم و سر شب روی من آزمایش اپتیک انجام دادند. آن ها یک آندوسکوپ را توی حلقم فرو کردند که از معده ام می گذشت و وارد لوزالمعده ام می شد. همسرم گفت که وقتی دکتر نمونه را زیر میکروسکوپ گذاشت بی اختیار شروع به گریه کردن کرد چون که او گفت که آن یکی از کمیاب ترین نمونه های سرطان لوزالمعده است و قابل درمان است. مرگ یک واقعیت مفید و هوشمند زندگی است. هیچ کس دوست ندارد که بمیرد حتی آن هایی که می خواهند بمیرند و به بهشت وارد شوند. ولی با این وجود مرگ واقعیت مشترک در زندگی همه ی ما ست. شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد چون مأمور ایجاد تغییر و تحول است. مرگ کهنه ها را از میان بر می دارد و راه را برای تازه ها باز می کند. یادتان باشد که زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی کردن تو زندگی بقیه هدر ندهید. هیچ وقت توی دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید که هیاهوی بقیه صدای درونی شما را خاموش کند و از همه مهمتر این که شجاعت این را داشته باشید که از احساس قلبی تان و ایمانتان پیروی کنید.
برچسبها: خلاقیت
شاید تا به حال شما هم در یافتن موضوع پایان نامه یا طرح پژوهشی، دچار مشکل شده باشید. در این نوشتار کوتاه بر آنم تا برخی از روش های یافتن موضوعات پژوهشی معرفی نمایم. برای اینکه نظم فکری مشترکی داشته باشیم، تصور کنید یک حوزه پژوهشی کلی تر از موضوع و موضوع کلی تر از عنوان پژوهشی است. مثلا” در حوزه ای به نام “جامعه شناسی جهانی شدن”، ” جهانی شدن فرهنگ” موضوعی است که کلی تر از عنوان پژوهشی” نگرش به جهانی شدن فرهنگ” است. صورتبندی یا فرموله کردن موضوع پژوهشی در قالب یک عنوان، مهارتی پژوهشی است که با تقویت بینش روش شناختی در ما شکل می گیرد و دست کم به اندازه یافتن موضوع اهمیت دارد. با این مقدمه برخی از روش های یافتن موضوع پژوهشی را مرور می کنیم.
هر یک از ما به نظریه ای علاقمندیم. بنابر این می توانیم موضوع پژوهشی را بر اساس پرسش هایی که از مطالعه نظریه در ذهنمان شکل می گیرد، پیدا کنیم. موضوعات پژوهشی برگرفته از نظریه ها، بسیار ارزشمند و مطلوب هستند.
تحقیقات انجام شده به صورت گزارش پژوهشی، مقاله یا چکیده در دسترس ما هستند. از طریق مطالعه پژوهش های قبلی، با موضوعات متعدد پژوهشی آشنا می شویم و بدین طریق، موضوعات جدیدی برای ما مطرح شود. ضمن اینکه به طور معمول، در انتهای گزارش پژوهشی، پژوهشگران، موضوعات جدید ی را به عنوان موضوع مکمل، مطرح می کنند.
همه ما تجربیاتی از محیط اجتماعی خود داریم و ممکن است در بلند مدت به سمت موضوعاتی هدایت شویم که به لحاظ پژوهشی ارزشمند باشند. آنچه در اینجا مهم است نحوه فرموله کردن موضوع پژوهش در قالب یک عنوان پژوهشی است.
5 ـ روش کثرت گرایانه و تلفیقی:
روش پنجم در واقع تلفیق روش های قبلی است. در این روش میتوانیم به طور همزمان از چند روش برای یافتن یا صورتبندی علمی موضوعات پژوهشی استفاده کنیم. برای مثال ممکن است با مطالعه نظریه بوردیو در مورد سرمایه فرهنگی، علاقمند پژوهش در این زمینه شویم و با مراجعه به تحقیقات قبلی موضوع را محدود تر نماییم و با استفاده از تجربه ی مستقیم خودمان در مرکز دانشگاهی، آن را در قالب یک طرح پژوهشی تنظیم و اجرا کنیم. آیا روش های دیگری نیز وجود دارد؟ شما کدامیک را ترجیح می دهید؟
برچسبها: مئسله یابی
بسم الله الرحمن الرحیم