May
27
ستارهاي بدرخشيد و ماه مجلس شد دل رميده ما را انيس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
به بوي او دل بيمار عاشقان چو صبا فداي عارض نسرين و چشم نرگس شد
به صدر مصطبهام مينشاند اکنون دوست گداي شهر نگه کن که مير مجلس شد
طربسراي محبت کنون شود معمور که طاق ابروي يار منش مهندس شد
لب از ترشح مي پاک کن براي خدا که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابي به عاشقان پيمود که علم بيخبر افتاد و عقل بيحس شد
ز راه ميکده ياران عنان بگردانيد چرا که حافظ از اين راه رفت و مفلس شد
(بخشی از شعر حافظ)