دوره دکتری بالاترین سطح آموزش رسمی در هر رشته ایست که قبولی یا گرفتن پذیرش در آن نیاز به انگیزه بالا، مطالعه عمیق و سوابق پژوهشی دارد. در این نوشتار کوتاه به برخی از مهمترین رموز موفقیت در قبولی و ادامه تحصیل در مقطع دکتری اشاره می شود.
1ـ هدف و انگیزه: داشتن هدف و انگیزه برای موفقیت در دوره دکتری، نقشی حیاتی دارد. می توانیم آن را منبع انرژی برای فعالیت های علمی پیش از دوره دکتری، طول دوره و پس از اتمام آن بدانیم؛ داوطلب الف به این دلیل داوطلب دوره دکتری شده است که از دیگران عقب نماند. داوطلب ب از مقطع دبیرستان برای خودش برنامه ادامه تحصیل دارد و می خواهد در رشته اقتصاد متخصص تراز اول بشود. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
2ـ برنامه ریزی: تحصیل در دوره دکتری مستلزم تلاش منظم و برنامه ریزی شده است. بنا بر این ورود به این دوره هم نیاز مند برنامه ریزی است؛ داوطلب الف هر سال یک ماه مانده به آزمون دکتری به دنبال منابع آزمون است. داوطلب ب یک سال قبل از آزمون منابع مهم را شناسایی کرده، دروس مهم را قبل از شروع ثبت نام آزمون مطالعه نموده و برای تقویت سوابق علمی خودش، یکی دو مقاله جدید هم نوشته است. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
3ـ کیفیت آموزش های قبلی: دروس آزمون دوره دکتری معمولا” مهمترین دروس هر رشته اند. بنا بر این اگر در دوره های قبلی این دروس را به خوبی فراگرفته باشیم در زمان کمتری آماده آزمون دکتری خواهیم شد؛ داوطلب الف دروه های قبلی را با نمرات 10 و شب امتحانی گذرانده است. داوطلب ب درس های دوره های قبلی را در طول ترم مطالعه کرده و نمرات بالایی گرفته است. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
4ـ سوابق پژوهشی: دوره دکتری دوره ای است که پژوهش در آن حائز اهمیت زیادی است. بنابر این تمام دانشگاهها برای کسب اطمینان نسبی از توانمندی های اولیه داوطلبان دوره دکتری، تعداد مقالات، کتاب ها، طرح های پژوهشی و سوابق تدریس آنها را بررسی و ارزیابی می کنند؛ داوطلب الف نه مقاله ای دارد، نه کتابی و نه پژوهشی. داوطلب ب دو مقاله علمی ـ پژوهشی دارد و در انجام یک طرح پژوهشی نیز همکاری داشته است. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
5 ـ مصاحبه: آمادگی قبلی و چگونگی حضور داوطلب در مصاحبه آزمون دکتری نیز مهم است. هدف از مصاحبه با داوطلبان دوره دکتری، تشخیص هدفمندی داوطلب و آشنایی با علایق و برنامه پژوهشی او برای مقطع جدید است. بنا بر این پرسش هایی در رابطه با موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد و موضوع مورد علاقه برای رساله دکتری از ایشان پرسیده می شود. آشنایی با سوابق پژوهشی نیز برای تطبیق زمینه های تخصصی داوطلب با اساتید دوره انجام می شود. گرچه نحوه سخن گفتن، پوشش و ویژگی های مشاهده پذیر دیگر، جزء ملاک های اصلی برای قبولی در مصاحبه نیست اما به هر حال در نحوه ارزیابی مصاحبه کنندگان از مصاحبه شوندگان بی تاثیر هم نیست؛ داوطلب الف پیشاپیش زمینه های تخصصی اساتید مصاحبه کنده را می داند، خلاصه سوابق خود را در چند نسخه تکثیر کرده و پس از معرفی خود به هر یک مصاحبه شوندگان ارائه می کند. داوطلب ب زمینه های تخصصی اساتید مصاحبه کننده را نمی داند و خلاصه سوابق اش را هم تنظیم نکرده است. به نظر شما کدام یک از این دو موفق تر خواهند بود؟
بنا بر این داوطلبی در ورود به دوره دکتری و ادامه تحصیل در آن موفق است که دارای هدف، اهل برنامه ریزی، اهل مطالعه و پژوهش و ارتباط گر خوبی باشد.